کتاب سنج- نقد وبررسی ودیگر یادداشتها...

Saturday, May 13, 2006

مصاحبه با علینقی عالیخانی

سیاست و سیاست گذاری اقتصادی درایران
1340 - 1350
ویراستار: غلامرضا افخمی
از انتشارات بنیاد مطالعات ایران. امریکا
چاپ اول 1380/2001


درفهرست کتاب آمده است:
مقدمه
پیشگفتار
بخش یکم : سابقه آموزشی وآغاز کار
بخش دوم : سازماندهی و ساماندهی اقتصاد ملی
بخش سوم : روابط اقتصادی خارجی
بخش چهارم : فضاهای تصمیم گیری
این بررسی با توجه به مندرجات فهرست بالا ست.

مقدمه نشان میدهد که این دفتر"هفتمین مجلد از مجموعه توسعه و عمران ایران" است. کاربا ارزشی که بنیاد مطالعات ایران انجام میدهد. اهمیت این کارزمانی چشمگیر میشود که دستبردها و دستکاریهای رژیم اسلامی، به متون گذشته، در ایران رواج پیدا کرده و دستبرد و تغییرمتن های تاریخی و ادبی و فرهنگی، وهرآنچه که امروزه روز خلاف نظر شارحان حکومت اسلامی ست، به راحتی صورت میگیرد. اقدام ناصر پاکدامن در پاریس، برای تجدید چاپ کتاب های "وغ وغ ساهاب و بوف کور" صادق هدایت، در دنبالۀ دستبردهای جمهوری اسلامی بود که به موقع یادآوری کرد. شایعاتی برسرزبانهاست که درکتاب "تاریخ مشروطه کسروی " نیز درچاپهای بعد ازانقلاب تغییراتی رخ داده است. غرض از این توضیح، یادآوری کار نیک "بنیاد مطالعات ایران" است و ازاین که خاطرات مردان سازندۀ ایران را مکتوب میکنند، میباید که ارج نهاد. آن هم به زمانه ای که با برنامه های سامان یافته هر آنچه کار نیک و ماندنی در تاریخ کشوررخ داده، به حساب اسلامگرایان میگذارند وآنجا که به زشتکاریهای پایوران دینی میرسد، آنها را به کلی حذف میکنند و یا به حساب شاهان و دیگرمسئولان بلند پایه منظور میگردانند. درهمین اواخر گفتند که بانی وباعث ملی کردن صنعت نفت درایران، آسید مجتبا نواب صفوی بوده است. البته قبلا هم آسید ابوالقاسم کاشانی را رهبر کارزار ملی کردن نفت معرفی کرده بودند. اینکه کاشانی در خیزش ملی کردن صنعت نفت کنار دکتر مصدق بود، تردید نیست، اما آنجا که برای شکست نهضت ملی راه را برای کودتا هموارکرد و درقتل افشار طوس با مظفربقائی دستش آلوده به خون شد، آن پشتوانه های اعتباری را مخدوش کرد.

پیشگفتار :
پیشگفتار، شامل بیست و سه برگ است که ویراستار، روایتی ازاوضاع گذشته کشوررا درزمینه های گوناگون به دست میدهد و با گشتی درتاریک روشنای گذشتۀ تاریخ وطن با اشاره به دوران رضاشاه می نویسد:
«دوران رضاشاه آغاز خودآگاه جنبش نوسازی و توسعه است. از آنجا که آگاهی درمراحل اولیه بود. جنبش نوسازی نیزعمدتا براصلاحات اداری یا حقوق و آموزشی تآکید داشت. ... طرح های زیربنائی و سرمایه گذاری صنعتی، از آن جمله ایجاد خط سرتاسری راه آهن و تآسیس کارخانه های نساجی – سیمان – دخانیات و قند ... میان سالهای 1305 و 1317 رقمی نزدیک 35 درصد بودجه عمومی صرف ایجاد و توسعۀ صنایع نامبرده و نیز معادن درایران شد.» ص پانزده – شانزده
و سپس اشاره ای دارد به نقش ابتهاج : "ابوالحسن ابتهاج و اندیشه برنامه ریزی عمرانی در دوران رضاشاه" که بنا به روایت ویراستار در دوران حیات رضاشاه برنامه های ابتهاج به جائی نمیرسد. بعد از واقعۀ شهریور 1320و اشغال ایران و تبعید رضاشاه، ابتهاج ، طرح برنامه های عمرانی را دنبال میکند و بالاخره در دولت قوام به نتیجه میرساند " ...اولین جلسه کمیسیون تهیه نقشه اقتصادی در 8 فروردین 1325 دردفترسهام السلطان بیات وزیرمالیه تشکیل شد. ... لایحه قانون برنامه هفت ساله براساس گزارش مشرف نفیسی در 14 اردیبهشت 1327 با تصویب اعتباری به مبلغ 25 میلیون ریال ... تآسیس شد ... قانون اجازه اجرای مقررات مندرج در گزارش کمیسیون برنامه مجلس شورایملی به تصویب مجلس رسید و به صورت قانون درآمد. مبلغ کل هزینه برنامه عمرانی هفت ساله 21 هزار میلیون ریال ... تعیین شد." ص هجده و نوزده.
خواننده در این صفحات با افکار روشن و سازندۀ ابتهاج آشنا میشود. و بیشتر ازصراحت کلام و شجاعت ش:
"سه روز پس از مراجعتم به دیدار شاه رفتم و دلایل خودرا برای بازگشت شرح دادم به او گفتم که من آمده ام موی دماغ کسانی باشم که قصد دارند درآمدِ نفت را تلف کنند و با همۀ قوا و در هر موقعیتی که باشم با آن ها خواهم جنگید ... گفتم اعلیحضرت من هیچ وقت فراموش نکرده ام با چه طرز زننده ای از بانک ملی برکنار شدم. با من بدتر از یک شاگردخانه رفتار کردید. من همان ابتهاج هستم و عوض نشده ام. میدانید که اوامرتان را کورکورانه اجرا نخواهم کرد. شاه تا پشت گوشش سرخ شد و من ادامه دادم ... شاه گفت میخواهم پول نفت دست کسی باشد که تحت نفوذ احدی قرار نگیرد." خاطرات ابوالحسن ابتهاج به کوشش علیرضا عروضی، ج 1 ص 333 چاپ لندن. 1370 پکا پرینت.
ابتهاج، از عقوبت این صراحتِ لهجه، در امان نماند وطولی نکشید که به گزند خشم شاه گرفتار وعازم زندان شد. وجه الضمان سنگین 180 ملیون دلاری درآن زمان که درتاریخ دادگستری ایران بیسابقه، بود، نشانی از سفارش ویژه و اتهامی غیرعقلائی داشت. حال بشنویم از زبان خود ابتهاج و خاطرات کنفرانس سانفرانسیسکو که درآنجا خطاب به امریکائیها گفته بود :
" ... این نوع کمک ها منابع قابل ملاحظه ای دراختیار حکومت های فاسد قرار میدهد و بدین ترتیب وضع آنهارا تحکیم میکند ... تاچند سال قبل آمریکا، بدون اینکه یک شاهی به ایران کمک کند، بیش از هرکشوری بین مردم ایران محبوبیت داشت. ولی امروزه پس از یک میلیارد دلار کمکهای گوناگون به کشورما نه محبوبیتی دارد و نه احترامی. برعکس اغلب مردم ایران اعتمادی نسبت به امریکا ندارند و بسیاری ازآنها از امریکا متنفرند." همان جلد ص486.
ویراستار بعد از اشاره به کودتای 28 مرداد، درباره محمدرضا شاه مینویسد: " تنش های سیاسی دهه بیست از جمله دردوره احمد قوام و رزم آرا و به ویژه دکتر محمد مصدق درزمان ملی شدن نفت به شاه آموخت، به غلط، هردولتمردی که مستقلا به قدرت سیاسی برسد در صدد برکناری او و یا سرنگون کردن سلطنت خواهد بود. ... وازاین رو برای حفظ خود وبقای سلطنت میبایستی زمام حکومت راخودبه دست گیرد. ..." ص بیست.
این نگرانی و دلواپسی شاه، حتا بعد ازکودتا نیز که به ایران برمیگردد ادامه دارد :
" شاه که به تهران رسید برای دیدن سفیر امریکا دقیقه شماری میکرد. میخواست بلاواسطه و رو در رو با نماینده دولتی که آن گردش باورنکردنی را دراوضاع پدید آورده بود به صحبت بنشیند. نگران بود که مبادا بند و بست های امریکا و بریتانیا با زاهدی برای وی جز نقشی تشریفاتی و سمبلیک باقی نگذاشته باشد. ..."
سفیر آمریکا در اولین ملاقات بعد ازبازگشت شاه به ایران درگزارش محرمانه اول شهریور مینویسد :
" ... آن شاه که تا یک هفته پیش همه از لاعلاجی و درماندگی میگفت و عبارت هائی چون چه کنم؟ چه چاره سازم؟ از دست من چه برمیآید ورد زبانش بود اینک محکم و سنجیده و تا حدی طلبکارانه سخن میگفت.
خواب آشفته نفت، اثر محمدعلی موحد، ج 3 ص 55 - 54 . تهران . نشرکارنامه . نوروز 1384
اصولا، بعد ازکودتای 28 مرداد، فضای اجتماعی ایران تغییرکرد. بامحدود شدن فعالیتهای سیاسی و تعطیلی روزنامه های مخالف، به ویژه پس از کشف سازمان نطامی حزب توده، شخص شاه، با قدرت بیشتر در ادارۀ امور کشور مداخله کرد. با نظارت کامل درکلیۀ امور جاری، به تحکیم پایه های قدرت حکومت سلطنتی پرداخت. انفعال و سرگشتگیِ شهریور 20 تا کودتای 28 مرداد را پشت سر گذاشته بود. بعد از کودتا وقتی به ایران برگشت، آن نبود که در 25 مرداد، با شکست کودتا از ایران فرار کرده بود.
قدرت بیشتر شاه زمانی نمایان شد که باطرح واجرای مسئله انقلاب سفید، مسائل تازه ای رامطرح کرد. انقلاب سفید ودستاوردهایش باهمۀ آمرانه بودنش نکات مثبت وآینده سازی را بهمراه داشت. دومعضل بزرگِ تاریخی را اگرچه صد درصد حل نکرد، اما توانست ذهنیت مردم را به سود یک تحولِ تازۀ ملی تغییردهد. آن دو عبارت بودند اژ: اصلاحات ارضی و اعطای حق رآی به زنان.
طرح اصلاحات ارضی ، با همه مشکلات و ناهموار بودن زمینه های اقلیمی، گام بلندی بود که در زمانۀ خود برداشته شد. کشاورزان و دهقانان صاحب زمین شدند. کلمۀ رعیت از روی دهقان برداشته شد. معضلات محلی روستائیان با تشکیل شرکت های تعاونی به کمک دولت درحال کاهش بود. اینکه وام های کشاورزی به روستائیان، صرف مسافرت به زیارت مشهد و یادیگرنیازهای زندگی هزینه شد، از زاویۀ دیگری باید وارسی شود و ربطی به برنامه دولت نداشت. روستائی، همیشه در حسرت ، با دریافت وام ازمراجع دولتی، برای ارضای آمالِ نهفته خود وخانواده اش قیدهمه چیزرا میزد وبادیدن پول، چند روزی جهت وصول آرزوهایش اززندگی لذت میبرد. پولش که تمام میشد برای کار به شهرها هجوم میآورد. فقر فرهنگیِ پیرانۀ روستائیان از عوامل این ندانم کاریها بود و بنا به سنت "دم غنیمت است" وقتی که وام کشاورزی به دست ش میرسید، نه برای کشت و کار، که در رفع نیازها و تحققِ آرزوهای چندین ساله هزینه میشد.
دربارۀ رسمیت بخشیدن به حقوق طبیعی و قانونی زنان، کارنامۀ فعالیت زنان، در آن سال ها درعرصه های گوناگون، بهترین آزمونی بود دراثبات لیاقت وکاردانی چشمگیرشان: " ازآن پس، زنان به سرعت درصحنه های اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و سیاسی پیش رفتند ... دربسیاری از تصمیمات بین المللی ، ازجمله در کنفرانس بین المللی حقوق زن در مکزیکوسیتی درسال 1975 ... رهبری داشتند." ص بیست و چهار

قانوناصلاحات ارضی و اعطای حق رآی به زنان، از بهترین فصل هائی ست که در رژیم گذشته انجام گرفت. اجرای این دو ماده ازشاخص ترین انگیزه های طغیان محافل مذهبی و زمین داران کشور بر علیه رژِیم سلطنتی بود. اعلامیه های آیت الله خمینی بیشتر تکیه به حق رآی زنان داشت که ازنظراو به آلودگی و فساد جامعۀ اسلامی منجرمیشد. دراعلامیه های متعدد اسلامگرایان در روزهای قبل از انقلاب، آمده که میگفتند : شاه نمیتواند مال مردم را به دیگران ببخشد. شاه که به قرآن قسم خورده حافظ دین و منافع ملت ایران است زده زیر آن قسم. "الناس مسلطون علی اموالهم" آیۀ قرانی ست .شاه نمیتواند قانونی را توشیح کند که خلاف قول قرآن باشد. دولت حق ندارد زمین فلان مسلمان را بگیرد و بدهد به رعیت. و مهمتر اینکه حق رآی زنان و باز شدن پای آنها به مجلس شورای ملی وواگذاری مسئولیت های سنگین به زنان. اینها همه اش خلاف نص قرآن است.
ویراستار دربارۀ پیشرفتهای صنعتی و اقتصادی کشور مینویسد:
" در پانزده سال میان 1341 و 1356 متوسط رشد صنعتی درسال از 20 در صد گذشت و نیروی کار صنعتی دوبرابر شد. تولید ناخالص ملی سیزده برابرشد و از 4 میلیارد دلار در 1341 به 5/53 میلیارد دلار در 1355 رسید. درآمد سرانه که درآغاز این دوره 195 دلار بود درهمین مدت 8 برابر بالا رفت و درسال انقلاب از 2300 دلار گذشت. در تصویری دراز مدت تر، از 1304، زمان تاجگذاری رضاشاه، تا 1355 تولید ناخالص ملی 700 برابر، درآمد سرانه، 200 برابر، تولید سرمایه داخلی 3400 برابر، و واردات 1000برابر افزایش یافت. ص بیست و چهار.
دراین بخش به یک نکته با اهمیت اشاره شده که درتبیین ضعف های رژِیم گذشته قابل ذکر است. حدس و گمان براین بود که پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی و رونق بازارکار، عقب ماندگی های بخش سیاسی را کم رنگ خواهد کرد و از انتظارات و تقاضاهای مردم در شکستن محدودیت های سیاسی خواهد کاست. عملا چنین نشد و آن تئوریها درحد گمان باقی ماند. پیشرفت های مادی و رفاه نسبی جامعه، ازمیزان مطالبه و تقاضای عادلانۀ مردم که گسترش سیاسی بود نکاست. تئوریسین های حکومت نتوانستند، جهش های اقتصادی و صنعتی را با گشودن دریچه های توسعه سیاسی هماهنگ کنند. نادیده گرفتن این بخش، کاررا به جائی رسانده بود که از سوی مخالفان، هرپروژۀ تولیدی و صنعتی و عمرانی به چیرگی استعمارغربی نسبت داده میشد. ویراستار، غفلت حکومت را در این باره به درستی دریافته است.
" ... در دودهۀ چهل و پنجاه شمسی هجری، گروه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گوناگون دربستر جامعه رشد کرده و توانا شده بودند و اینک خواستار مشارکت درسیاستگزاری بودند، اما، نظام حکومتی درتبدیل توانمندی های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی به تواتمندی سیاسی توفیق نیافته بود. " ص سی و یک.

بخش یکم : سابقه آموزشی وآغاز کار
دراین بخش، عالیخانی به اختصار از تولد و تحصیلات ابتدائی تا اخذ دکترای اقتصاد ازفرانسه تا بازگشت به ایران را شرح میدهد:
" درسال 1957، که میشود 1336، به ایران بازگشتم. پیش از آن که به ایران برگردم یکی ازدوستان من نامه ای نوشت و گفت درنخست وزیری مرکزی درست شده برای تحقیقات درباره مسائل مختلف سیاسی و اقتصادی بین المللی ... بعد متوجه شدم آن دستگاهی که مرا قبول کرد اسمش سازمان اطلاعات و امنیت کشور است. ص 9 - 10
عالیخانی هیچ ایرادی نمیبیند سازمانی که اورا استخدام ش کرده، معرفی کند. به صراحت ازسازمان اطلاعات و امنیت کشور نام میبرد. که نام کوتاه شدۀ آن ساواک بود. مینویسد:
" ... آن دستگاهی که مرا قبول کرد اسمش سازمان اطلاعات و امنیت کشور است و اداره ای دارد به نام اطلاعات خارجی که درآن جا اطلاعات مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وغیره درباره کشورهای دیگر را گرد آورده و تجزیه و تحلیل میکنند و به اطلاع شاه و نخست وزیر میرسانند. ... تماس با اسرائیل و شیخ نشین های خلیج فارس. مسئولیت من این بود که به مسائل اقتصادی مربوطه رسیدگی کنم." ص 9
عالیخانی، با ذکرنام نخستین سازمان محل کارش، خوانندگانی را که از منظر سیاسی در طیف فکری او نیستند، خلع کرده است. ضرورتی هم نیست که در نقد یا بررسی هر اثرهنری، به عقاید وخلقیات خصوصی نویسنده پرداخت. متآسفانه این سنت فکری ِ ناهنجار درفرهنگ ما هنوز جاری ست.
تماس با شیخ نشین های خلیج فارس و مسافرت به آن منطقه و سفری به امریکا همراه با تیمور بختیار از دستاوردهای او در آن دوران است. اما طولی نمیکشد که به هرعلتی ازآن شغل استعفا داده و در شرکت نفت استخدام میشود.
عالیخانی درمقابل پرسش مصاحبه گر که میپرسد:
"چطور شد که این کاررا که به نظر خیلی جالب میآمد رها کردید" میگوید:
" ... پس از مدتی متوجه شدم که نه تصوری که مردم ازکار من درآنجا دارند خیلی تعریفی است، و نه اینکه خودم خیلی علاقه دارم که بیش از آن ادامه به کاری دهم که به هرحال محدودیتهائی دارد. ..." ص 12 - 13
منِ خواننده کتاب، در صفحه 11 با خواندن این سطور: " ... مهمترین کاری که دراین زمینه انجام دادیم در سال 1958 توافق برای تحویل نفت به اسرائیل بود و ساختن لوله 12 اینجی ای که از عیلات به حیفا نفت میبرد. ... بطوری که ما شریک شدیم درلوله خیلی بزرگتری که نفت را ازعیلات به اشکلون میبرد ... این یکی از بهترین سرمایه گذاریهائی بود که ایران کرده. یعنی هربار ما سرمایه مان را درمدت کمتر از 18 ماه مستهلک میکردیم" خوشحال میشوم که این آدم با این فکر پولسازش به شرکت نفت رفته و درآنجا نیز منشاء خدمات بهتری خواهد بود. با علاقه مطالعه کتاب را ادامه میدهم.

لطفا براي مطالعه آثار اين نويسنده از وبلاگ هاي زيرديدن کنيد.
www.ketabedastan.blogspot.com

0 Comments:

Post a Comment

<< Home